نه وقتشو داریم نه حوصلشو

ساخت وبلاگ
ما ادما اونقدری زنده نیستیم که بتونیم به همه توضیح بدیم که چی شد و از کجا شرو شد. اگرم اندازه حضرت نوح عمر می کردیم خسته می شدیم از توضیح دادن!
شاید الان فکر کنید که من چه بی اعصاب شدم !:)ولی واقعیت اینکه من اشتباهاتی تو زندگیم کردم که به خاطرشون غصه خوردم و انقد راجعشون نوشتم که فک نکنم دیگه ضرورتی داشته باشه که بخوام برا کسی توضیحشون بدم !
واقعیت اینکه از اشتباه بزرگی که خیلی قبل رفت پی کارش بسیار بسیار پشیمونم و اینو فقط خودم می دونم و خدا . اینکه یه ادمی به خاطرِ انتخابش تو زندگیش پشیمون باشه نه ایرادی داره نه مایه ی ننگه ولی نمی دونم تو چه دوره ای داریم زندگی می کنیم که با وجود تمام خبرایی که می شنویم بازم تو ذهنمون دسته بندیه کلیِ افراد و داریم!!
چند وقتیه که ذهنم درگیر اون اشتباهه می شه و از تو خودمو می خورم و فریاد درونی می زنم !!! با اینکه می دونم اشتباهِ اخرم نیست ولی این یکی اونقدی سنگین بوده که بار اضافیش هنوز بعد این همه مدت احساس میشه و فکر می کنم که اشتباهایی که فعلا کردمو و ممکنه بکنم حتی احساسم نکنم!
پ.ن: ١.من تو این راه و تو احساس سنگینیش تنهام
٢. هیچ وقت با احساس کسی بازی نکنیم 
 

بعضی وقتا یهو نمیشه...
ما را در سایت بعضی وقتا یهو نمیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshoghezendegi3 بازدید : 112 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:00